انشاا... اربعین میام سمت حرم

ساخت وبلاگ
رازی است در آن چشم سیاهت، بنمایششعری نسروده ست نگاهت، بسرایشخوش میچرد آهوی لبت، غافل ازین لب-این لب که پلنگانه کمین کرده برایش-سیبی است زنخدان بهشتیت که ناچارپرهیز مرا میشکند وسوسه هایشگستردگی سینه ات آفاق فلق هاستمرغی است لبم، پر زده اکنون به هوایشآغوش تو ای دوست! در باغ بهشت استیک شب بدر آی از خود و بر من بگشایشهر دیده که بینم به تو میسنجم و زشت استچشمی که تو را دید، جزین نیست سزایشدل بیمش ازین نیست که در بند تو افتادترسد که کنی روزی ازین بند رهایشوصل تو، خود جان و همه جان جوان استغم نیست اگر جان بستانی به بهایشبانوی من! اندیشه مکن، عشق نمرده ستدر شعر من اینسان که بلند است صدایشحسین منزوی انشاا... اربعین میام سمت حرم...
ما را در سایت انشاا... اربعین میام سمت حرم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : f13821383h بازدید : 39 تاريخ : دوشنبه 24 مهر 1402 ساعت: 19:20